نوشته شده توسط : hr

زمانیکه کودک متولد می شود، پدران و مادران با مشکلات

بسـیار زیادی روبرو می شوند، در دوران نـوزادی بـاید نــیمه
های شب بیدار شوند و کارهای مربوط به او را انجام دهند،
روزهـای مـدرسه رفتـن هـم چنـدان ســاده نیستند، گاهی
اتفاق می افتد که کودک دچار ناراحتی شـده، اصلاً دوست
ندارد به مدرسه برود و این والدین هستند که باید از پس روزهایی که دلم نمی خواهد به مدرسه بروم، بر بیاند. با وجود همه این مشلات شاید برخی از افراد تصور کنند که چرا دوران نوجوانی، زمانی که فزرند پا به سن بلوغ می گذارد، سخت تر از سایر دوره های زندگی اوست؟
 
باید در نظر داشت که این دوران از حساس ترین دوره های زندگی همه افراد به شمار می رود و فرزند شما، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روحی و اخلاقی دچار تغییرات بیشماری می شود. این مرحله برای اکثر خانواده قدری گیج کننده و مشکل آفرین است. 
 
شاید زمانی که صحبت از این دوره زندگی بچه ها به میان می آید، برخی از افراد تفکرات منفی داشته باشند، اما بر خلاف تصور عموم، نوجوان در این دوران دارای انرژی سرشاری شده، فکر می کند، ایده آل گرا می شود، و به دنبال امتیازات مساوی و حقوق مسلم خود بر می آید. در طی این زمان وظیفه والدین است که به فرزند خود کمک کنند تا رشد کرده و خصوصیات غریزی خود در جهت رسیدن به کمال سوق دهد. 
 
درک صحیح دوران بلوغ 
 
خوب سن بلوغ دقیقاً چه زمانی است؟ پاسخی که شما می توانید در برابر این پرسش به فرزند خود بدهید بدین شرح است: این سن در هر فرد متفاوت است. برخی از افراد خیلی سریع بالغ می شوند، عده ای دیر تر و بعضی ها هم به طور متعادل به این سن می رسند. به هر حال همه این دوره ها جزء موردهای طبیعی به شمار می روند. 
 
اما به هر حال خانواده ها باید توان تشخیص کودکی و نوجوانی را داشته باشند. بیشتر افراد این تفاوت را از روی تغییراتی به این شرح متوجه می شوند: رشد سینه ها، شروع عادت ماهیانه، رشد موهای شرمگاهی و صورت. این موارد از جمله مشهود ترین علائم رسیدن به سن بلوغ قلمداد می شوند؛ اما نوجوانان بین سن 10 تا 14 سالگی و شاید کمی کمتر، در دوره بلوغ قرار می گیرند و تغییرات بیشمار دیگری را نیز تجربه می کنند. به مجموعه کل تغییرات جسمی و روحی، "بلوغ" اطلاق می شوند. 
 
اکثراً گزارش می شود که رفتار نوجوانان در این زمان با پدر و مادرها عوض می شود. آنها تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر از خانواده های خود جدا شده و مستقل شوند. به همین دلیل تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر خودشان را از پدر و مادر خود دور کنند. در این سن اهمیت آنها به دیگران به ویژه هم سن و سال هایشان بیشتر می شود و هر کاری را که آنها انجام می دهند، روی خودشان پیاده می کنند. 
 
آنها خودشان را به شکل های مختلف در آورده و در غالب افراد دیگر می روند. روی این نکته که تا چه حد با هم سن و سال های خودشان تفاوت دارند، توجه بسیار زیادی می کنند و همین امر باعث می شود تا درگیری ها و بحث های بیشتر در خانه بوجود آید. 
 
کله شق بودن 
 
یکی از رایج ترین انواع درگیری هایی که در این سن بوجود می آید، مخالفت مکرر با پدر و مادر است. نوجوانان در این سن قدری سرکش می شوند و در هر مورد با والدین خود مخالفت می کنند. البته نمی توان گفت که همه نوجوانان دچار یک چنین مشکلی میشوند، اما در اکثر موارد این اتفاق روی می دهد. دلیل این امر تغییرات روانی و احساسی در وجود نوجوان ذکر شده است. 
 
به هر حال نوجوانان هر کاری که انجام می دهند، تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن هم رسیدن به استقلال است. به این منظور آنها سعی می کنند تا آنجایی که میتوانند خودشان را از خانواده دور کنند. به ویژه بچه هایی که بیش از اندازه به خانواده وابسته هستند، تلاش بیشتری در این زمینه از خود نشان می دهند. آنها این امر را به واسطه نظرهایی مخالف با نظر والدین نشان می دهند و آنچنان که قبلاً با پدر و مادر ارتباط برقرار می کردند، با آنها رابطه برقرار نمی کنند. 
 
همچنان که بزرگتر می شوند، تمایل پیدا می کنند تا نسبت به مسائل مختلف دقیق تر و منطقی تر فکر کنند. آنها در ذهن خود ارزش های اخلافی مختلفی را تعریف میکنند، یک نظام ارزشی جداگانه را برای خود در نظر می گیرند، و راهکارهای پدر و مادر که تا چند وقت پیش برای آنها کارگشا بود، مشکل آفرین جلوه می دهد. 
 
وظیفه پدر و مادر این است که ببیند تا چه حد به فرزند خود فضا می بخشد و به او اجازه می دهد که احساس استقلال پیدا کند. والدین در این زمان باید سوالاتی به این شرح را از خود بپرسند: "آیا بیش از اندازه او را کنترل می کنم؟" و یا "آیا به اندازه کافی به حرف های او گوش می دهم؟" و "آیا به او اجازه می دهم تا نظر های مثبت خودش را در کارها اعمال کند؟" 
 
نکاتی برای تربیت بهتر فرزندان در دوران نوجوانی 
 
دنبال یک طرح کامل برای هدایت صحیح فرزندان خود در این دوران هستید؟ در این قسمت بهترین شیوه های تربیتی را در اختیار شما قرار می دهیم: 
 
آگاهی خود را افزایش دهید 
 
در مورد نوجوانان کتاب های مختلف بخوانید. باید به طور دقیق بدانید که چگونه میتوانید با غرور جوانی برخورد نمایید. تغییر حالات نوجوان در این سن یک امر کاملاً طبیعی است. باید آنقدر آگاهی داشته باشید که بتوانید حالت بعدی فرزند خود را پیش بینی کنید. والدینی که توانایی انجام چنین کاری را داشته باشند به طور حتم برنده میدان خواهند شد، و از سوی دیگر هر چقدر که شما اطلاعات بیشتری داشته باشید، راحت تر می توانید فرزند خود را هدایت کرده و او را در مسیر مناسب قرار دهید. 
 
خیلی زود در مورد سن بلوغ با او صحبت کنید 
 
صحبت کردن در مورد عادت ماهیانه و یا خواب های مرطوب کننده، زمانیکه نوجوان آنها را به خودی خود تجربه می کند، بدان معناست که شما صحبت کردن در مورد این مسائل را قدری دیر شروع کره اید. سوال های ابتدایی نظیر تفاوت میان بدن زن و مرد و اینکه بچه ها از کجا بوجود می آیند را پاسخ دهید، اما باید دقت داشته باشید که اطلاعات اضافی که نمی تواند هیچ کمکی به او کند را نیز در اختیارش نگذارید. فقط به سوالاتشان جواب دهید. 
 
شما فرزند خودتان را بهتر می شناسید و می توانید متوجه شوید که چه زمان شروع به تعریف کردن لطیفه های جنسی می کند و چه زمان توجه او نسبت به ظاهر افراد افزایش پیدا میکند. این موقع زمان بسیار مناسبی است که سوالات خودتان را از او پرسید: 
 
آیا در بدن خود متوجه تغییراتی شده ای؟ 
آیا احساسات تغییر کرده و متوجه بروز احساسات تازه ای شده اید؟ 
آیا گاهی اوقات بدون دلیل احساس ناراحتی می کنی؟
سالانه این کار را انجام دهید تا آنها شما را در جریان تغییراتی که در بدنشان رخ میدهد، قرار دهند. پزشک هم می تواند کودک را آزمایش کند و شما را در جریان روند تغییرات او در یکی و دو سال آینده قرار دهد. آزمایش پزشک می تواند شرایط مناسب را برای شما فراهم آورد تا با فرزند خود در مورد نوجوانی و بلوغ صحبت کنید. هر چقدر که این بحث را به آینده موکول کنید، سوء تفاهم کودک افزایش پیدا کرده و از تغییرات روحی و جسمی که برایش اتفاق می افتد بیشتر رنج خواهد برد. 
 
از این گذشته هر چه زود تر آنها را با این مقوله آشنا کرده و سر صحبت را باز کنید، آنها با چشم های بازتری این دوران را سپری خواهند کرد. به آنها کتاب هایی را در مورد نوجوانی و دوران بلوغ که برای گروه سنی خودشان تالیف شده است، بدهید تا با اطلاعات مفید در این زمینه آشنا شوند. برایشان داستان هایی از دوران نوجوانی خود تعرف کنید. دانستن این مطلب که پدر و مادر هم چنین دورانی را پشت سر گذاشته اند به کودک آرامش بیشتری می دهد. 
 
خودتان را جای او بگذارید 
 
با فرزند در حال رشد خود اظهار همدردی کنید. به او بگویید که کاملاً طبیعی است که قدری مضطرب شود. به او بگویید که کاملاً طبیعی است که یکی از دوستانش امسال به سن بلوغ برسد و دیگر یکی دو سال دیگر. 
 
موضع خود را معین کنید 
 
اگر نوجوان خواست موهایش را رنگ کند، ناخن هایش را لاک بزند، لباس های پانکی بپوشد، پیش از ممنوع کردن این موارد یک بار دیگر در مورد تقاضای آنها فکر کنید. آنها هیچ ابایی از شکه کردن شما ندارند به همین دلیل برای جلوگیری از این امر بهتر است هر چند وقت یکبار به آنها اجازه بدهید تا یکی از موارد مورد علاقه خودشان را انجام دهند. اعتراض را برای کارهایی بگذارید که واقعاً مشکل آفرین هستند مانند: تنباکو، مواد مخدر، الکل. 
 
انتظارات خود را ثابت نگه دارید 
 
نوجوانان معمولاً از انتظاراتی که والدین از آنها دارند، دل خوشی ندارند؛ اما باید بدانند که پدر و مادر آنها را دوست می دارند و برایشان اهمیت و ارزش قائل هستند که یک چنین انتظاراتی را از آنها دارند. زمانیکه نمره خوبی در مدرسه گرفتند، آنها را تشویق کنید، اگر به اصول خانه پایبند بوده و قوانین را رعایت کردند نیز از آنها تقدیر و تشکر نمایید. اگر والدین انتظارات بجایی داشته باشند، نوجوانان هم آنها را رعایت خواهند کرد. 
 
به او آگاهی بدهید و خودتان نیز اطلاعات جدید داشته باشید 
 
دوران بلوغ بیش از هر زمان دیگر نوجوانان را ترغیب به کسب تجربه می کند و این تجربیات شامل موارد خطرناک نیز می شوند. انتظار نداشته باشد که نوجوان هیچ چیز در مورد مشروب، رابطه جنسی، و یا مواد مخدر نداند. پیش از آنکه کودک در معرض یک چنین مسائلی قرار بگیرد، این مسائل را با او در میان بگذارید و خیلی صریح در مورد آنها با او صحبت کنید. با این کار نوجوان در زمان بروز مشکل کاملاً مسئولانه می تواند از خود واکنش نشان دهد. 
 
دوستان کودک خود را بشناسید، و همچنین با پدر و مادرهای آنها هم آشنا شوید. گفتگو با والدین آنها می تواند راه حل روشنی را در مقابل شما بگشاید. والدین میتوانند یکدیگر را از فعالیت های مختلف کودکان آگاه کنند بدون اینکه فرزاندانشان احساس کنند تحت کنترل هستند و با این کار محیط پاک و سالمی را برای آنها بوجود آورند. 
 
با علائم خطر آشنا شوید 
 
کمی تغییر و تحول در طی این دوران کاملاً طبیعی است، اما مشکلات حاد و تغییرات مکرر در رفتار نوجوان می تواند حاکی از وجود یک مشکل بزرگ باشد. در صورت بروز علائم زیر می توانید با پزشک متخصص تماس بگیرید: 
 
افزایش بیش از اندازه وزن 
مشکلاتی پیرامون خواب 
تغییرات سریع و شگرف در اخلاق و روحیات 
تغییر در انتخاب دوست 
فرار از مدرسه به طور مکرر 
افت تحصیلی 
صحبت کردن درباره خودکشی 
مشاهده علائم استفاده از تنباکو، الکل، یا مواد مخدر 
شکستن قوانین حاکم بر جامعه 
 
هر گونه رفتار عجیب دیگری که برای مدت زمانی بیش از 6 ماه باقی بماند، جزء علائم مشکوک محسوب می شود. کمی تغییر کاملاً طبیعی است، اما تبدیل شاگرد اول به تنبل ترین شاگرد کلاس قدری مشکوک است. مشاور مدرسه، روانشان یا متخصص اعصاب و روان می توانند به شما کمک کنند تا بهترین شیوه درمان برای نوجوان را پیدا کنید. 
 
به تنهایی او احترام بگذارید 
 
برخی از والدین با این مورد به سختی کنار می آیند. آنها تصور می کنند که هر کاری که فرزندشان انجام دهد، به هر نحوی که شده به خودشان ارتباط پیدا می کند؛ اما برای اینکه به او کمک کنید تا بتواند پا به عرصه بزرگسالی بگذارد باید قدری به او تنهایی بدهید. 
 
به زبان دیگر اتاق نوجوان و تماس های تلفنی او می توانند کاملاً خصوصی باشند. همچنین نباید انتظار داشته باشید که فرزندتان تمام افکار و تمایلات و فعالیت هایی را که انجام می دهد با شما در میان بگذارد. البته به دلیل مسائل ایمنی باید بدانید که او کجا می رود و مشغول انجام چه کاری است، اما لازم نیست که از کلیه جزئیات مطالب اطلاع داشته باشید. همچنین نباید انتظار داشته باشید که شما را به جمع خودشان دعوت کنند! 
 
ببینید چه چیزی می خواند و نگاه می کند 
 
برنامه های تلویزیونی، مجله، روزنامه، کتاب، اینترنت و ... کودک از منابع بیشماری میتواند اطلاعات بسیار زیادی بدست آورد. نگران نباشید اگر نوجوان شما ساعات طولانی جلوی تلویزیون می نشیند و یا با اینترنت کار می کند. فقط کافی است بدانید که مشغول انجام چه کاری است، و یا با چه کسانی ارتباط برقرار می کند. 
 
قوانین منطقی تعیین کنید 
 
وقت خواب برای نوجوان باید کافی باشد، درست مانند زمان کودکی. زمانیکه کودک با شما صادقانه برخورد میکند، او را تشویق کنید. اگر نسبت به خوابیدن راس ساعت 10 از خود واکنش نشان می دهد، زمان خواب او را به 30/10 افزایش دهید. باید بر روی کارهایی که انجام می دهید یک مرتبه دیگر به طور دقیق فکر کنید و باز اندیشی انجام دهید. شما هم وقتی به سن آنها بوده اید همین مشکلات را با خانواده خود داشتید. 
 
آیا این دوران تمام شدنی است؟ 
 
همچنان که کودک در طی دوران بلوغ رشد می کند، شما خودتان به راحتی متوجه افت و خیزهای این دوران خواهید شد. به مرور زمان صاحب فرزندی می شوید که مستقل تر، منطقی تر، و مسئول تر است. بنابراین شعاری که والدین موفق به فرزند خود می دهند را به یاد داشته باشید: "با کمک هم وارد این دوران می شویم و با کمک هم از آن خارج می شویم!"
 
منبع:مردمان


:: موضوعات مرتبط: امور تربیتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 866
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آذر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hr

موضوع تربیت، در فرهنگ و معارف اسلامى، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی­تردید یکی از ابعاد فکری بنیان­گذار جمهوری اسلامى، حضرت امام خمینی(ره)، که از بنیادی­ترین رویکرد ایشان می­باشد، مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه­ی نفس است، که همواره و در همه مراحل زندگی بدان توجه ویژه­ مبذول نمود و در گونه­های مختلف تدریس، تدوین نوشته­ها، تألیفات، سخنرانی­ها، نامه­ها و ... بر ضرورت و بایستگی طرح آن تأکید و پافشاری فرمود؛ از این­رو می­توان گفت: حضرت امام(ره) پیش از آن­که سیاست­مداری قاطع و انقلابی باشد، یا به عنوان مرجعی تام، مرجعیت و زعامت دینی را معنایی تازه بخشد، مربی بزرگ و معلم نمونه بود که توانست با دریافتی عمیق و ژرف از مبانی تعلیم و تربیت الهى، در میدان سخت مجاهده­ی نفس، خود را بیازماید و مراحل سیر و سلوک را با موفقیت پشت سرگذارد، و نیز به تربیت نسلی که بار اصلی انقلاب را بر دوش می­کشد، همت گمارد.

و بر همین اساس، غایت و فلسفه بعثت را تربیت بشر معرفی فرمود: انبیا هم که آمده­اند از طرف خدای تبارک و تعالی برای همین تربیت بشر و برای انسان­سازی است... اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده­ی تمام عالم است و انبیا آمده­اند برای این­که این عصاره­ی بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود. این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در او است و جلوه­گاه نور مقدس حق­تعالی است.

و تربیت­گریزی را بسیار جدی می­شمرد: گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده­ایم، تربیت نشدیم. عالم شدند، تربیت نشدند، دانشمند شده­اند، تربیت نشده­اند، تفکراتشان عمیق است، لکن تربیت نشده­اند و آن خطری که از عالمی که تربیت نشده است و تزکیه نشده است بر بشر وارد می­شود، آن خطر از خطر مغول بالاتر است

یکی از دلایل تأکید امام خمینی(ره) بر تربیت و تزکیه نفس آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزش­های الهی قرار می­گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می­آورد و به قدرت­های غیر الهی بی­توجه است؛ از این­رو اهتمام بر این امر را بر همه­ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سر و کار دارند، افزون می­شمرد. و با معرفی چالش­های پیش­رو؛ همچون طبیبی حاذق، راه درمان علمی و عملی را نشان می­دهد تا پس از بازشناسی تهذیب نفس، موانع را حذف نموده و فرایند تسهیل گردد.

در بررسی موانع مورد نظر در راه تزکیه­ی نفس از نگاه امام خمینی(ره) موارد ذیل به چشم می­خورد:

1. غفلت از گناه و کوچک شمردن آن؛ در روایات آمده است که خداوند هرگاه به بنده­ی خود عنایت فرماید، او را به یاد گناهانش می­اندازد. در اندیشه­ی اسلامی احساس گناه و حالت توبه و بازگشت یک نعمت الهی و "فقدان احساس گناه" یک زنگ خطر است.

2. حبّ دنیا؛ در این­باره می­فرماید: محبت دنیا، انسان را منتهی به هلاکت ابدی می­کند و آن ماده­ی ابتلائات و سیئات باطنی و ظاهری است)

 

3. حب نفس؛ امام خمینی(ره) حب نفس را ریشه­ی همه مشکلات انسان و بزرگ­ترین مانع تزکیه می­شمرد. به نظر حضرت امام(ره) نفس انسان به شیوه­های گوناگون انسان را فریب می­دهد؛ از این­رو به ذکر نمونه­های بارز حبّ نفس می­پردازد؛ از جمله حب جاه، مقام، همسر، فرزند، ثروت و ... است.

4. امید به سعه­ی وقت؛ از موانع بزرگ تیقَظ و بیدارى، که اسباب نسیان مقصد و نسیان لزوم سیر شود و اراده و عزم را در انسان می­میراند، آن است که انسان گمان کند وقت برای سیر وسیع است... انسان به کلی آخرت را فراموش می­کند و مقصد، از یاد انسان می­رود

5 . غفلت از خود و عیب جویی از دیگران.

6 . علم بدون ایمان.

7. مجادله؛ ایجاد تفرقه و اختلاف از موانع تزکیه­ی نفس است:

دعواهای ما، دعوایی نیست که برای خدا باشد، ... همه­ی ما از گوشمان بیرون کنیم که دعوای ما برای خداست، ما برای مصالح اسلام، دعوا می­کنیم... دعوای خود من و شما، و همه­ی کسانی که دعوا می­کنند، همه برای خودشان است

8 . لذت­گرایى؛ در این­باره نیز هشدار می­دهد: بدان که نفس در هر حظّی که از این عالم می­برد، در قلب اثری از آن واقع می­شود که آن تأثر از ملک و طبیعت است و سبب تعلّق آن است به دنیا، و التذاذات هرچه بیشتر باشد، قلب از آن، بیشتر تأثر پیدا می­کند، و تعلق و حبّش بیشتر می­گردد، تا آن­که تمام وجهه­ی قلب به دنیا و زخارف آن گردد. و این، منشأ مفاسد بسیاری است؛ تمام خطاهای انسان و گرفتاری به معاصی و سیئات، برای همین محبت و علاقه است.

 9. خودباختگى؛ حضرت امام(ره) در عبارتی جالب توجه می­فرماید: خدا نکند انسان پیش از آن­که خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می­بازد، خود را گم می­کند.

10. نسیان آخرت؛ نسیان آخرت، از اموری است که اگر ولی­الله اعظم، امیرالمؤمنین(ع) بر ما بترسد از آن و از موجب آن، که طول أمل است، حق است؛ زیرا که او می­داند این چه سفر پرخطری است و انسانی که باید آنی راحتی نداشته باشد و در هر حال مشغول جمع زاد و راحله باشد و دقیقه­ای ننشیند، اگر نسیان کرد آن عالم را و به خواب رفت و نفهمید که چنین عالمی هم هست و چنین سیری هم در پیش است، چه به سر او خواهد آمد و به چه بدبختی­هایی خواهد گرفتار شد

اصول تربیت از دیدگاه حضرت امام(ره)

نظرات تربیتی امام خمینی(ره) براصول و قواعد استوار است، که مهم­ترین آن­ها عبارت است از:

1. تکیه بر اصلاح خود؛ امام راحل1 می­فرمود: کسانی که می­خواهند در این عالم تربیت کنند دیگران را، قبلاً خودشان تزکیه شده باشند، تربیت شده باشند

2. تقدم تزکیه بر تعلیم؛ امام خمینی(ره) تقدم تزکیه بر تعلیم را به عنوان یک اصل راهبردی بارها یادآور شده است: کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید، قبل از این­که تعلیم و تعلّم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم، تربیت باشد، که او مقدم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر تعلیم کتاب و حکمت

اصل اتخاذ شده از سوی حضرت امام(ره) مستفاد از آیات قرآنی است که در سه مورد تزکیه و تربیت را بر تعلیم مقدم داشته است

 امام خمینی(ره) علم بدون تزکیه و تربیت را منشأ و سرآغاز بسیاری از خطرها و انحرافات می­داند و می­فرماید: ...مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است. گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی به گل­ها می­خورد، بوی عطر بلند می­شود؛ وقتی که به جای کثیف می­خورد، بوی کثافت بلند می­شود؛ علم هم همین­طور است که اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود، عطرش عالَم را می­گیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد...، این، فاسد می­کند عالَم را...

3. تداوم تربیت؛ امام بزرگوار همه انسان­ها را از بدو تولد تا آخرین روز زندگی نیازمند تعلیم و تربیت می­داند و می­فرماید:

همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمی­تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به این که تعلیم بشوم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می­کرد. ما همه احتیاج داریم.

4. اصل تکرار و تلقین؛ توجه به این اصل را می­توان از نوآوری­های تربیتی حضرت امام(ره) دانست. ایشان در این­باره می­فرماید: اگر بخواهید یک بچه­ای را تربیت بکنید، باید یک مسأله را چندین دفعه با چند زبان، با چند وضع، به او بخوانید. مطلب یکی باشد، لکن طرز بیان این­ها؛ به طوری که در قلب او نقش ببندد.

5 . جهت­دار بودن تربیت؛ آیاتی که محور تعلیم و تربیت انبیا را اخلاص و توجه تامّ به مبدأ هستی معرفی می­کند، منشأ و محور تأکید فراوان امام خمینی(ره) نسبت به جهت­دار بودن امر تعلیم و تربیت است: و از همین­جا می­توان گفت: تفاوت اسلام با دیگر مکاتب تربیتی آن است که آن­ها خود را محدود به هر یک از اهداف مورد نظر در مبانی تربیتی خویش می­دانند، ولی اسلام حرکت تربیت را به سوی خدا و توجه به او معرفی می­کند؛ از این رو در سازندگی فرد یا سازندگی و بالندگی اجتماع خود را محصور و محدود نمی­کند.

...تمام انبیا، معلم­ها هستند و تمام بشر، دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب می­خواهند این موجود دوپایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناک­ترینِ موجودات عالم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند... عالَم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شده­های آن­ها، معلم هستند و سایر بشر دانشجو... وظیفه­ی معلم، هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو، تعلّم

اصول تربیت از دیدگاه حضرت امام(ره)

نظرات تربیتی امام خمینی(ره) براصول و قواعد استوار است، که مهم­ترین آن­ها عبارت است از:

1. تکیه بر اصلاح خود؛ امام راحل1 می­فرمود: کسانی که می­خواهند در این عالم تربیت کنند دیگران را، قبلاً خودشان تزکیه شده باشند، تربیت شده باشند

2. تقدم تزکیه بر تعلیم؛ امام خمینی(ره) تقدم تزکیه بر تعلیم را به عنوان یک اصل راهبردی بارها یادآور شده است: کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید، قبل از این­که تعلیم و تعلّم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم، تربیت باشد، که او مقدم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر تعلیم کتاب و حکمت

اصل اتخاذ شده از سوی حضرت امام(ره) مستفاد از آیات قرآنی است که در سه مورد تزکیه و تربیت را بر تعلیم مقدم داشته است

 امام خمینی(ره) علم بدون تزکیه و تربیت را منشأ و سرآغاز بسیاری از خطرها و انحرافات می­داند و می­فرماید: ...مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است. گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی به گل­ها می­خورد، بوی عطر بلند می­شود؛ وقتی که به جای کثیف می­خورد، بوی کثافت بلند می­شود؛ علم هم همین­طور است که اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود، عطرش عالَم را می­گیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد...، این، فاسد می­کند عالَم را...

3. تداوم تربیت؛ امام بزرگوار همه انسان­ها را از بدو تولد تا آخرین روز زندگی نیازمند تعلیم و تربیت می­داند و می­فرماید:

همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمی­تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به این که تعلیم بشوم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می­کرد. ما همه احتیاج داریم.

4. اصل تکرار و تلقین؛ توجه به این اصل را می­توان از نوآوری­های تربیتی حضرت امام(ره) دانست. ایشان در این­باره می­فرماید: اگر بخواهید یک بچه­ای را تربیت بکنید، باید یک مسأله را چندین دفعه با چند زبان، با چند وضع، به او بخوانید. مطلب یکی باشد، لکن طرز بیان این­ها؛ به طوری که در قلب او نقش ببندد.

5 . جهت­دار بودن تربیت؛ آیاتی که محور تعلیم و تربیت انبیا را اخلاص و توجه تامّ به مبدأ هستی معرفی می­کند، منشأ و محور تأکید فراوان امام خمینی(ره) نسبت به جهت­دار بودن امر تعلیم و تربیت است: و از همین­جا می­توان گفت: تفاوت اسلام با دیگر مکاتب تربیتی آن است که آن­ها خود را محدود به هر یک از اهداف مورد نظر در مبانی تربیتی خویش می­دانند، ولی اسلام حرکت تربیت را به سوی خدا و توجه به او معرفی می­کند؛ از این رو در سازندگی فرد یا سازندگی و بالندگی اجتماع خود را محصور و محدود نمی­کند.

...تمام انبیا، معلم­ها هستند و تمام بشر، دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب می­خواهند این موجود دوپایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناک­ترینِ موجودات عالم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند... عالَم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شده­های آن­ها، معلم هستند و سایر بشر دانشجو... وظیفه­ی معلم، هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو، تعلّم



:: موضوعات مرتبط: امور تربیتی , ,
:: برچسب‌ها: امام خمینی و تربیت ,
:: بازدید از این مطلب : 748
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hr

     

شهيد رجايي : از اميدهاي كاملا قابل اتكاء من در پيشبرد انقلاب، شما امور تربيتي ها مي باشيد.

شهيد رجايي :« مربی عشق می خواهد و سوختن، به دیگر زبان اگر عاشقی، مبارک باد و اگر جز این هستی، رهایش کن!»

شهيد رجايي : امور تربیتی بودن افتخار ماست.

شهيد رجايي :مربیان امور تربیتی سربازان انقلاب در آموزش و پرورش هستند.

شهيد باهنر: تربيت در نظام اسلامي متوجه بارور كردن همه استعدادهاي نهفته و هدايت فرد به سوي كمال مطلق است.

شهيد باهنر:«مربيان زماني با انبيا هم صف و با امام عادل هم رديف هستند كه آموزش را از محتوای تزكيه پر كنند»

شهيد باهنر: مربي بايد با كارگروهي ، باهوشياري ، دقّت ، تحرّك ، ورزش و هنر بچّه ها را با اسلام آشنا كند.

   



:: موضوعات مرتبط: امور تربیتی , ,
:: برچسب‌ها: رجایی و باهنر ,
:: بازدید از این مطلب : 9378
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hr
چراغ راه

امام خمینی(ره)

«آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی هستند که با هم در جبهه‌های نبرد با قدرت‌های فاسد، هم‌جنگ و هم‌رزم بودند و مرحوم شهید رجایی به من گفتند که من 20 سال است که با آقای باهنر همراه بودم و خداوند خواست که با هم از این دنیا به سوی او هجرت کنند».

«مرحوم باهنر و دیگر اشخاصی که از همین قبیل بودند و رفتند از دست ما و البته، ما خیلی ضرر دیدیم».

«مرحوم آقای رجایی که همه می‌دانید چه‌قدر مرد متعهد و خدمت‌گزاری بود و واقعاً معلم اخلاق بود و اعمال خودش و همین‌طور آقای باهنر که مرد دانشمند، متعهد و معلمی بود».

«ارزش آقای رجایی، ارزش آقای باهنر... به این نبود که یک مثلاً دستگاهی دارد، ارزششان به این بود که خودی بودند، با مردم بودند، برای مردم خدمت کردند».

«آقای رجایی آقای باهنر در عین حالی که خوب یکی‌شان رییس جمهور بود، یکی‌شان نخست‌وزیر بود،‌این طور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند».

مقام معظم رهبری

«شهیدان عزیزمان مرحوم آقای رجایی و مرحوم آقای باهنر، حقیقتاً دو نمونه برجسته از یاران انقلاب و امام بودند».

«لازم می‌دانم که یاد شهید رجایی و شهید باهنر را هم که انصافاً و حقاً الگوی دو چهره انقلابی مؤمن و خالص بودند و زندگی و شهادتشان درس‌آموز بود، تمجید کنم و گرامی بدارم».

«وقتی که هفته دولت می‌شود و اسم شهید رجایی و شهید باهنر می‌آید، مردم در ذهنشان نیست که فقط از دو شهید تجلیل می‌کنیم، می‌فهمند که یک جریان فکری و عملی و انقلابی است که مورد تجلیل قرار می‌گیرد».

«به برادران و خواهران و عزیزان امور تربیتی عرض می‌کنم، همه تلاش شما باید این باشد که جوان مسلمان و مؤمن و بیدار تربیت کنید، رحمت خدا بر شهید رجایی و باهنر که این نهال آموزش و پرورش را نشاندند».

«من شهید رجایی را به عنوان یکی از اسو‌ه‌های بزرگ تقوا و اخلاص و ایمان می‌شناسم».



:: موضوعات مرتبط: امور تربیتی , ,
:: برچسب‌ها: امور تربیتی - شهید رجایی و باهنر ,
:: بازدید از این مطلب : 1066
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 تير 1393 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد